شعر نو

بی تو مهتاب شبی باز از آن ROOM گذشتم
همه تن چشم شدم خیره بدنبال id تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از CASE وجودم
شدم آن USER دیوانه که بودم
وسط صفحه DESKTP، ـ room یاد تو درخشید
ding صد پنجره پیچید
شکلکی زرد بخندید
یادم آمد که شبی باز از آن chat بگذشتم
room گشودیم و در آن pm دلخواسته گشتیم
لحظه ای بی خط و پیغام نشستیم
تو و yahoo و ding و دنگ
همه دل داده به یک Talk بد آهنگ
windows و hard و motherbord
آریا دست برآورده به keyboard
تو همه راز جهان ریخته در طرز سلامت
من بدنبال معمای کلامت
یادم آمد که به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند براین room نظر کن
chat آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به email نگران است
باش فردا ، pm ات با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این room ـ log out کن
بارزگفتم حذر از این chat ندانم
ترک chat کردن ، هرگز نتوانم ، نتوانم
روز اول که email ام به تمنای تو پر زد
مثل spam تو inbox تو نشستم
تو delete کردی ولی من نرمیدم ، نگسستم
باز گفتم که تو یک hacker ، ومن user هستم
تا به دام تو بیافتم room ها گشتم وگشتم
تو مرا hack بنمودی ، نرمیدم ، نگسستم...
***************
room یی از پایه فرو ریخت
hackerیی ، ignor تلخی زد وبگریخت
hard بر مهر تو خندید
cp از عشق تو هنگید

**********
رفت در ظلمت شب و آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از user آزرده خبر هم
نکنی دگر از آن room گذر هم
بی تو اما به چه حالی از آن room گذشتم

نوشته: حمید نعمت الهی